مقدمه:
این مقاله بررسی می کند که آیا حسابرسان تصمیم گیری های هزینه های حسابرسی را که پیامدهای خطر دادخواهی بالقوه دارند و همچنین ممکن است از مدیریت سود شرکتهای مشتریان از طریق دستکاری عملیات موجود به وچود بیاید در حسابرسی خود ثبت می کنند.هیلی و والن(1999)اظهار کردند دو راه مختلف برای گزارش درآمدهای دوره ای جاری وجود دارد یکی از طریق اقلام تعهدی (اقلام پرداخت نشده)و دیگری فعالیت های کسب و کار واقعی.
در گذشته, تعهد مبتنی بر مدیریت درآمدها,اغلب برای پایان دوره مالی بود.در حالیکه آن تاثیر مستقیمی بر میزان اقلام تعهدی حسابداری از طریق گزارش درآمدها ندارد و همچنین تاثیر مستقیمی روی جریان های نقدی هم ندارد.
این مقاله شامل تنظیم فعالیت های کسب و کار واقعی است. مخصوصاً مدیر ها میتوانند ِ زمان و مقیاس فروش ِ تولید ِ سرمایه گذاری ِ فعالیت های تامین برای مدیریت درآمدهای را تغییر دهند .این فعالیت ها در سراسر دوره حسابداری می تواند با هدف یک در آمد خاص مصادف شده باشد.(زانگ 2012).روچاودیوری (2006) از فعالیت های مدیریتی عملیات واقعی که از شیوه های کسب و کار نرمال با هدف دستکاری اولیه در آمد دوره ای جاری منحرف می شوند به عنوان مدیریت درآمد واقعی اشاره می کند.
برخلاف مدیریت سود تعهدی, مدیریت واقعی سود می تواند عواقب مستقیم روی جریان نقدی جاری وجریان نقدی آینده داشته باشد(بعلاوه ی تعهدات حسابداری)و این مشکل برای سرمایه گذاران متوسط بیشتر است و این مو ضوع به طور معمول برای نظارت خارجی کمتر و بررسی دقیق توسط حسابرسان و تنظیم کنندگان و سایر ذیننفعان است.(کوهن,دی ولیز 2008).از این گذشته مدیریت واقعی سود، درآمد را در کوتاه مدت، در هزینه های عملیات واقعی افزایش میدهد(روچاودیوری 2006)بدین ترتیب این باعث می شود که عملیات واقعی از سطح مطلوب خود منحرف شود و در نتیجه توانایی تعدیل تولید وجریان نقدی آینده یک شرکت در بلند مدت را دارد.
مدیریت سود، برای شرکتها و مدیران یک موضوع اصلی در پژوهش های حسابداری است,چون ممکن است آسیب شدید به اعتماد سر مایه گذاران و بازارهای سرمایه وارد کند.(لویت 1998,هیلی و والن 1999).بدین سبب این موضوع مورد توجه دانشگاهیان و تنظیم کنندگان قرارگرفته است و در بسیاری از پژوهش های پیشین مسايل مرتبط مختلفی بررسی شده است. به هر حال مطالعات پیشین اطلاعاتشان به مدیریت سود، درمدیریت سود تعهدی محدود می شود.باتوجه به دیدگاه حسابرسان ،اسناد مطالعاتی ای که موجود است نشان می دهد که حسابرسان نقش مهمی در منحرف کردن مدیریت سود تعهدی ایفا کرده اند.(بکر ات آل،1998،فان و وونگ2005). به هر حال مدیریت سود تعهدی نشان می دهد که ارتباط زیادی با حق الزحمه حسابرس دارد به این دلیل که مدیریت سود تعهدی ،خطرات ذاتی بیشتری را بازتاب میدهد.(گول،چن و تسیو2003،کریشنان ات آل2013).و این بدین معنی است که حسابرسان به هزینه حق الزحمه بالاتری نیاز دارند بنابراین آنها میتوانند دامنه حسابرسی را به پاداش دادان برای افزایش خطر حسابرسی بسط دهند.