مقدمه:
جدایی مالکیت از مدیریت این امکان را به وجود می آورد که مدیران تصمیماتی بگیرند که در راستای منافع خود و عکس منافع سهامداران باشد.تضاد منافع که تحت  عنوان مساله نمایندگی نامیده می شود، ناشی از وجود تفاوت در تابع مطلوبیت ذی نفعان می باشد.مدیریت ممکن است برای حفظ یا افزایش دادن منافع شخصی خود، اطلاعات نادرست یا ساختگی  برای سهامدارن تهیه و ارائه کند.بنابراین شخصی که اظهار نظر درباره کیفیت این اطلاعات را بر عهده دارد باید از مدیریت و واحد مورد رسیدگی مستقل باشد تا بتوان به قضاوت او به عنوان یک قضاوت مستقل و قابل اعتماد درباره کیفیت اطلاعات تکیه کرد.در اصل می توان گفت که حسابرس در شرایط وجود تضاد منافع نباید تحت نفوذ دیگران قرار بگیرد، چون در غیر این صورت اظهار نظر حرفه ای مستقل برای او مشکل یا غیر ممکن خواهد بود.اگر حسابرس از صاحب کار مستقل نباشد، نظر او باعث اعتبار بخشیدن به صورت های مالی شرکت نمی شود، در اصل بدون استقلال حسابرسی کردن کاری بی معنی است.  این استقلال پایه و اساس خدمات اطمینان بخشی و شهادت دهی است.مستقل بودن حسابرس این اطمینان را به استفاده کنندگان از اطلاعات مالی شرکت می دهد که حسابرس از نظر فکری در کسب و بررسی شواهد حسابرسی و ارائه گزارش بی طرف است.

مقدمه
استقلال حسابرس در ادبیات جدید
مفهوم استقلال
ابعاد استقلال
عوامل کاهنده استقلال حسابرس
ارائه خدمات غیر حسابرسی
حق الزحمه معوق حسابرسی
پذیرش هدایا و روابط صمیمانه با صاحب کار
تداوم انتخاب حسابرس برای مدت طولانی
اندازه موسسه حسابرسی
عوامل افزاینده استقلال حسابرس
وجود کمیته حسابرسی:
اندازه شرکت صاحب کار
شهرت و اعتبار موسسه حسابرسی
مدل های استقلال حسابرسی
1. مدل اقتصادی:
2. مدل رفتاری:
3. مدل ریسک استقلال حسابرس:
منبع: