بررسی تأثیر عوامل محیط فیزیکی و
اجتماعی محلّه بر روی سلامت اجتماعی ساکنین (مقایسه بین محلّات قدیم و جدید شهر
یزد)
کلیات
شهر محل تجمع انسانها کنار هم است؛
همراه با امکاناتی که ساختهی دست خودشان میباشد. انسانها در کنار یکدیگر جمع
شدهاند تا نیازها و مشکلات خود را سریعتر و بهتر رفع کنند. یکی از نیازهای
انسان، نیاز برقراری ارتباط با دیگران است. انسان
موجودي اجتماعي است و امکان زندگي منفرد برايش دشوار است. شهرهای امروزی که مملو
از ساختمانهای کوچک و بزرگ و سر به فلک کشیده است، از وسایل موتوری پُرشده و مکان
مناسبی برای انسان و تأمین نیازهای اجتماعیاش نیست. امروزه انسانمدار بودن شهرها
جای خود را به ماشینمدار بودن داده است و این خود باعث مشکلاتی در سلامت روانی و
اجتماعی انسانها شده است. طبق تعریفی که سازمان جهانی بهداشت[1] (1948) ارائه داده است، سلامت
انسانها تنها مربوط به جسم آنها نمیشود، بلکه دارای پیچیدگیهای بیشتری است.
طبق تعریف این سازمان، سلامتی انسانها علاوه بر وجوه جسمی و فیزیکی آنها، بر
وجوه یا ابعاد روانی و اجتماعی آنها هم مربوط میشود. این ابعاد اجتماعی و روانی
در محیط زندگی انسانها (شهر) مورد تهدید واقعشده است و کمتر موردتوجه میباشد.
وجوهی که یک شهر میتواند بر
روی شهروندان خود تأثیر بگذارد، ابعاد فیزیکی و اجتماعی آن شهر است. انسان در شهر
هم در یک فضای فیزیکی قرار دارد و هم در یک فضای اجتماعی که این دو عوامل
تأثیرگذار بر انسانها میباشند. انسانها روزانه با سپری کردن عمر خود، از آنها
تأثیرهای مثبت و یا منفی دریافت میکنند. این محیطهای فیزیکی و اجتماعی جزو
عوامل تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی شهروندان میباشد و با تغییر در شرایط این دو
محیط میتوان به تغییر در شرایط شهروندان به سمت بهبود آن کمک کرد. درواقع، شهر
پدیدهای اجتماعی- مکانی است، با بُعدی زمانی که مدنی است. هر مکان، محل زندگی
مردمی است که تحرک، رمز تشکیل، توسعه و استمرار آنان است. این تحرکها در تمامی
مکانهای شهر اثر ملموس میگذارد و سازندهی شکلی جدید از معادلهای میشود که هیچگاه
پایدار نمیماند؛ همچنین در این صورت، کیفیت ساختار شهر بیش از هر چیز به میزان
انطباق سازمان کالبدی آن با سازمان اجتماعی شهر مربوط میشود.
شالودهی سازماندهی
کالبدی-اجتماعی در شهرهای قدیم بر نظام محلهبندی و سلسلهمراتب تقسیمات آن (بازار
و مرکز شهر، محله، کوی و...) استوار بوده که هم به روابط اجتماعی و اقتصادی شهر و
هم به روابط اداری، ارتباطی و خدماتی شهر، سازمان میداده است؛ بنابراین، محله
بخشی از تقسیمبندی کالبدی-فرهنگی شهر با حوزه یا فضای جغرافیایی مشخص، وابستگیها،
علاقهها، احساسات، تعلقات اجتماعی، روابط همسایگی و الگوی مشترک زندگی است که در
استیلای سلسلهمراتب فضای شهر قرار دارد. از
گذشتههاي
دور،
محلات بهعنوان
سلولهاي
حيات
شهري
داراي
نقش
اساسي
در
زندگي
ساكنان آنها
داشتهاند. با
توجه
به
اينكه
درگذشته
محلات
شهري،
مكاني
براي
گردآمدن
افراد
با
ويژگيهاي
قومي،
نژادي، مذهبي،
اقتصادي
و
اجتماعي
مشترك
بوده
است؛ به
دنبال
تجمع
بيشتر
افراد
با
ويژگيهاي
مشترك
در
يك
محدوده، آن
بخش
از
شهر
داراي
هويت
خاص
و
شناختهشدهای
بوده
كه
سبب
تمايز
آن
از
ديگر
بافتهاي
اطراف
ميگرديد (وحیدا، 1391: 36).
نقش
محلات شهری در پاسخ به نیاز ارتباط رودرروی انسانها با یکدیگر بسیار بااهمیت است.
ارتباط چهره به چهره از نیازهای مهم انسان اجتماعی است و فقدان چنین ارتباطات بیواسطهای
میتواند تبعات منفی زیادی بر سلامت روانی و اجتماعی افراد داشته باشد. بهطور
سنتی، فضاهای باز شهری محل چنین ارتباطاتی بودهاند. با پیشرفت سریع ارتباطات در
چند دهه گذشته نیاز به رابطه رودررو بهعنوان عاملی کاربردی تقلیل یافته است، ولی
نیاز اجتماعی-فرهنگی و روانی به این نوع ارتباط هنوز جایگاه رفیع خود را حفظ کرده
است (و خواهد کرد). مفهوم «محل» از همه بهتر با تصور جایگاه مشخص میشود که اطلاق
میشود به محیط مادی فعالیت اجتماعی که بهگونهای جغرافیایی مشخص شده باشد. در
جوامع پیش از مدرن، مکان و محل غالباً بر هم منطبق بودند، زیرا ابعاد مکانی زندگی
اجتماعی برای بیشتر آدمها و از بیشتر جهات، تحت چیرگی حضور یا تحت تسلط فعالیتهای
برچسب ها:
بررسی تأثیر عوامل محیط فیزیکی اجتماعی محلّه روی سلامت اجتماعی ساکنین (مقایسه بین محلّات قدیم