با توجه به فشارهاي اقتصادي نظام سلطه در سال هاي گذشته و نيز آمادگي کشور براي پيشرفت، طرح استراتژي اقتصاد مقاومتي ضروري به نظر مي رسد.حمايت از توليد ملي و کارآفريني، توجه به نخبگان، استفاده از فناوري هاي نوين، محدودسازي اقتصاد دولتي، کاهش درآمدهاي حاصل از خام فروشي و مهار فساد و استقلال اقتصادي را از جمله سياست هاي اقتصاد مقاومتي دانست. اقتصاد کشور نيازمند اصلاح ساختار جدي است و مقاومت اقتصادي بايد به اقتصاد مقاومتي تبديل شود.محوريت کار فرهنگي در بخش اقتصاد مقاومتي بايد بر موضوعاتي مانند ترويج سبک زندگي کارآفريني، رواج فرهنگ کار، توسعه مشاغل خانگي و نهي فرهنگ دلالي و راحت طلبي باشد.نهادينه شدن فرهنگ گرايش بيشتر به محصولات ايراني، علاوه بر افزايش اشتغال، به قوام اقتصاد ملي مي انجامد. کارآفريني، قلب تپنده اقتصاد مقاومتي است. کارآفريني مستلزم نوآوري و فرصت شناسي با توجه به تغيير شرايط اقتصادي کشور است و تحقق اقتصاد مقاومتي بدون تسهيل کارآفريني و تغيير محيط حاکم بر فعاليت کسب و کارها ناممکن است. لذادر اين مقاله به بررسي اهميت توسعه کارآفريني در چهارچوب اقتصاد مقاومتي مي پردازيم.
کلمات کليدي: کارآفريني، توسعه کارآفريني، توسعه اقتصادي، اقتصاد مقاومتي

چکیده

مقدمه
تعريف کارآفريني
آيا کارآفريني اکتسابي است يا ذاتي؟
وضعيت کارآفريني در ايران
راه‌هاي توسعه فرهنگ کارآفريني در کشور
نقش دولت در توسعه کارآفريني
بررسي رابطه بين اقتصاد مقاومتي و کارآفريني
نقش کارآفريني در شرايط اقتصاد مقاومتي
برنامه سوم توسعه و آموزش كارآفريني
نتيجه گيري
منابع و ماخذ